خبر جدید | Apple Vision Pro در رسانهها – نقاط ضعف و قوت هدست واقعیت ترکیبی اپل از دید حرفهایها | مایفون مگ
ویژن پرو که ژوئن 2023 در جریان نطق اصلی کنفرانس توسعهدهندگان اپل موسوم به WWDC رونمایی شد عملاً یک هدست واقعیت مجازی با امکان ترکیب دنیای واقعی با افزونههای دیجیتال و عملکرد بهعنوان یک هدست واقعیت افزوده است که نمونه دیگری از آن را با این حجم از فناوری و امکانات در محصول دیگری تا به امروز نمیتوان سراغ گرفت. المان اصلی در طراحی Vision Pro «شیشه یکپارچه لمینیت سه بعدی» در بخش جلویی دستگاه است که دو دوربین اصلی برای نمای روبرو، دو دوربین برای نمای پشت، دو دوربین در کنارهها و چراغهای دوگانه اینفرارد (برای دنبال کردن دقیق حرکات سر و دست) را همراه با دو دوربین عمق (TruDepth) و اسکنر مرکزی LiDAR در بر میگیرد.
این شیشه با خطوط نرمی به فریم سبک وزن پیرامونی ادامه پیدا میکند که در آن یک دکمه برای گرفتن عکس و ویدئو و یک دکمه چرخشی (Digital Crown) برای احضار کردن نمای Home View و کنترل میزان غرق شدن در محیط اطراف در نظر گرفته شده است. فریم آلیاژ آلومینیوم دستگاه برای در بر گرفتن صورت افراد اندکی خمیده طراحی شده و تمامی بخشهای سختافزاری از جمله نمایشگرهای داخلی و دوربینها را همراه با حسگرها و بخشهای پردازشی در بر میگیرد.
صفحهنمایشهای ویژن پرو که هریک بهاندازه یک تمبر پستی هستند از ساختار زیر پیکسل micro OLED بهره میبرند و در فضایی که در صفحهنمایش آیفون تنها یک پیکسل قرار گرفته، 64 پیکسل با عرض تنها 7.5 میکرون و در مجموع 23 میلیون پیکسل را در دو پنل صفحهنمایش ارائه میکنند. این میزان برای هر چشم بیشتر از تعداد پیکسلهای یک تلویزیون 4K است.
پردازش در Vision Pro در یک سطح با چیپ اختصاصی Apple M2 صورت میگیرد که جدا از قدرت پردازشی بالا در زمینه گرما و صدای تولیدی نیز شرایط ایدهآلی را ارائه میدهد. همراستا با Apple M2 چیپ دیگری از مجموعه اپل به نام R1 در ویژن پرو حضور دارد که بهصورت ویژه برای تحلیل آنی خروجی سنسورها طراحی شده است. این پردازنده ورودیهای 12 دوربین، 5 حسگر و 6 میکروفون را بهصورت همزمان تحلیل میکند و از این طریق یکی از چالشهای همیشگی دستگاههای این کلاس یعنی هماهنگ نبودن حسگرها و صفحهنمایش و ایجاد حس ناراحتی در کاربران را برطرف میکند. این حسگر با تأخیر تنها 12 میلی ثانیهای (8 برابر سریعتر از پلک زدن! ) سعی در بهحداقل رساندن این مشکل دارد.
در بخش نرمافزاری دستگاه از سیستمعاملی تحت عنوان visionOS استفاده شده که طراحی و توسعه آن بهگفته اپل با تکیه بر دهها سال تجربه در سیستمعاملهای macOS ،iOS و iPadOS صورت گرفته است و در ساختار آن گزینههای جدیدی برای پشتیبانی از تأخیر اندک در اجرای دستورها گنجانده شده است.
با این آشنایی مختصر نوبت به مرور دیدگاه سایتهای مختلف در رابطه با Apple Vison Pro میرسد.
The Verge
Nilay Patel سردبیر رسانه معتبر The Verge عنوان جالب Magic, until it’s not را برای مقاله طولانی و پر جزییات بررسی Vision Pro انتخاب کرده و در زیر عنوان افزوده است: «اپل ویژن پرو بهترین هدستیست که تا به امروز برای مصرفکنندگان ساخته شده و مشکل همینجاست.»
معرفی و ساختار
مطابق ادعای اپل هدست 3,499 دلاری ویژن پرو آغازگر چیزیست که پردازش فضایی یا Spatial Computing نامیده میشود امریکه عملاً بهمعنای اجرای اپلیکیشنها دورتادور شماست و تبلیغات اپل نیز چیزی غیر از این را نشان نمیدهند: آنها افرادی را بهنمایش میگذارند که همواره ویژن پرو را روی صورت خود دارند: در کار، حین بازی با بچهها و حتی حین شستن لباسها!
ویژن پرو شگفتانگیز بهنظر میرسد و بعضی اوقات واقعاً نیز به همین صورت است اما این ابزار در بعضی موارد با مجموعهای از مصالحهها (tradeoffs) همراه است که نادیده گرفتن آنها غیر ممکن بهنظر میرسد. بعضی از این موارد مثل تحمل یک وزن زیاد روی صورت کاملاً آشکار بهنظر میرسند و به همین علت است که اپل باتری دستگاه را از آن خارج کرده است. اما مشکلات دیگری نیز وجود دارد که شاید تا این اندازه آشکار نباشند.
اپل دوست ندارد که کسی ویژن پروی این شرکت را یک هدست VR بداند اما ماجرا در عمل دقیقاً به همین صورت است هرچند با هدست VR ای روبرو هستیم که به شما اجازه میدهد وانمود کنید VR نیست: با قرارگرفتن این هدست روی صورتتان، دیدتان بهطور کامل مسدود میشود اما سپس یک ویدئوی سهبعدی از محیط پیرامون شما بهنمایش در میآید که از دوربینهای جلویی برداشت شده و کیفیت آنها بهگونهایست که انگار خودتان در حال مشاهده فضای پیش رو هستید.
طراحی و وزن
در طراحی ویژن پرو کمی آیفون 6، کمی ایرپادز مکس و کمی اپل واچ وچود دارد که برای کاربران اپل در همان نگاه اول آشنا بهنظر میرسد. دستگاه در عمل کوچکتر از چیزیست که با دیدن تصاویر آن انتظار میرود. (بهخصوص در مقایسه با دیگر هدستهای غولآسای VR) صدای فنهای خنککننده دستگاه را در زمان تست آن هیچگاه احساس نکردم اما گرما بهخصوص بعد از یک استفاده طولانی محسوس بود و هدست کاملاً گرم شد. پس از مدتی اما قابلتوجهترین چیز در مورد این محصول به سنگینی آن مرتبط خواهد شد. وزن هدست به تنهایی بین 600 تا 650 گرم است. «من مدام به شوخی میگویم که Vision Pro یک iPad برای صورت شماست، اما این محصول (عملاً حتی) سنگینتر از یک آیپد پروی 11 اینچی (با وزن 470 گرم) بوده و به آیپد پرو 12.9 اینچی (با وزن 682 گرم) نزدیک است، بنابراین عملاً، این محصول یک iPad برای صورت شما است.» Patel در ادامه به تمرکز وزن ویژن پرو در قسمت جلویی آن اشاره میکند که برخلاف دیگر مدلهاست و با استفاده از بند موسوم به dual loop strap میتوان کمی از شدت این وضعیت کاست.
راه اندازی Vision Pro بسیار ساده است – تنظیمات هدبند تنها تنظیماتی هستند که بهصورت دستی انجام میشود و بقیه موارد بهصورت موتوری و حسگر محور تنظیم میشوند. هدست از شما میخواهد که تاج دیجیتال را در ابتدا نگه دارید تا لنزها را روی چشمان شما تنظیم کند. بقیه تنظیمات تقریباً دقیقاً مانند سایر دستگاههای iOS است.
EyeSight
یکی از جذابیتهای ویژن پرو نسبت به دیگر نمونههای VR گزینهای تحت عنوان EyeSight است که در آن تصویری از چشمان کاربر روی صفحهنمایش خارجی بهنمایش در میآید و بدینترتیب امکان ارتباط با افراد دیگر فراهم میشود. این قابلیت اما در عملاً بهگفته Nilay Patel چندان فوقالعاده نیست: EyeSight در عمل بهاندازهای کمنور است و کاور شیشهای آن بهاندازهای براق و بازتابدهنده است که در اکثر شرایط نوری نرمال تا روشن دیدن محتوای آن مشکل است. از این گذشته هیچ کنترل یا نشانگری در سیستمعامل VisionOS برای این نمایشگر خارجی وجود ندارد و بنابراین هیچگاه نمیدانید که دیگر افراد با نگاه کردن به این صفحهنمایش عملاً در حال دیدن چه چیزی هستند. تصور کنید که در حین صحبت با دیگری مستقیماً در چشمان وی نگاه میکنید اما نمیدانید که آیا این شخص چشمان شما را میبیند یا نه!
واقعیت مجازی در لباس مبدل AR
بهگفته Patel در حال حاضر فناوری ساخت یک نمایشگر AR نوری واقعی که بهحدی خوب کار کند تا جایگزین کامپیوترهای عادی شود، هنوز وجود ندارد، بنابراین اپل بهجای یک هدست AR واقعی به ساخت هدستی با امکان عبور بیدرنگ محتوای ویدئوی رضایت داده است (هدست واقعیت مجازیای که در لباس مبدل یک هدست AR ظاهر شده) «و اجازه دهید به شما بگویم: عبور ویدئویی در Vision Pro واقعاً خوب و قانعکننده است هدست را [روی صورت خود] میگذارید، صفحهنمایش روشن میشود و دقیقاً به همان جایی بر میگردید که (پیش از گذاشتن هدست) بودید با تعدادی پنجره visionOS که در اطراف شناور هستند.» Patel تجربه استفاده از ویژن پرو را «بهترین گذر (passthrough) ویدئویی» که تاکنون در یک دستگاه مصرفکننده ارائه شده توصیف میکند اما به این موضوع اشاره میکند که با همه این احوالات «دوربینها همچنان دوربین هستند و نمایشگرها همچنان نمایشگر» به این معنا که دوربینها دارای تاری حرکت (motion blur) هستند و در نور کم یا باید زمان نوردهی را به قیمت شارپنس یا ISO را به قیمت نویز افزایش دهند، که در هر دو مورد نیاز به فرایند کاهش نویز وجود دارد که همه چیز را تار و blur میکند.
محدودیت دوربینها
در این مفهوم دوربینها و نمایشگرها هر دو از نظر بازتولید رنگ محدودیت های واقعی دارند. Vision Pro نمی تواند بر ماهیت ذاتی دوربینها و نمایشگرها غلبه کند: «وقتی سر خود را در Vision Pro حرکت میدهید، به راحتی میتوانید تاری حرکت را مشاهده کنید – تاری حرکتی که در نور کم افزایش مییابد و منجر به تاب برداشتن خطوط مستقیم میشود.» نور کم همچنین با شروع فرایند کاهش نویز در کاهش محسوس شارپنس کلی ویدئوی عبوری (passthrough) نیز موثراست: «صفحه آیفون من (حین مشاهده آن از طریق ویژن پرو) با غروب خورشید بهطور محسوسی تار میشود.» کاهش میدان دید دیگر محدودیت اشاره شده در مورد نمایشگرهای ویژن پرو است که Patal آن را «مطمئناً کوچکتر از 110 درجه افقی Quest 3» میداند: این بدان معناست که «حاشیههای سیاه نسبتاً بزرگی در اطراف چیزی که میبینید وجود دارد، کمی شبیه به اینکه در حال نگاه کردن بهدرون یک دوربین دو چشمی هستید»
محدودیت در کنترل با چشم و دست
Patal در مورد کنترل محتوا در ویژن پرو میگوید: دوربینهای خارجی Vision Pro فقط باید دستهای شما را ببینند تا کار کنند و محدوده قابل تشخیص آنها ناحیهای بسیار بزرگ در اطراف بدنتان است؛ بهطوریکه مجبور نیستید دستهایتان در هوا تکان دهید ویژن پرو همچنین از دنبال کردن (tracking) چشم کاربران برای کنترل محتوا استفاده میکند که بهگفته سردبیر Verge در عمل چندان شبیه نقطه قوت بهنظر نمیرسد چرا که «نگاه کردن به آنچه میخواهید کنترل کنید واقعاً حواسپرتکننده است.» برای مثال به هر کامپیوتر دیگری میتوانید فکر کنید جاییکه مکانیسم ورودی مستقل از چیزی است که به آن نگاه میکنید: در لپتاپ، امکان کلیک روی کنترلها و استفاده از صفحهکلید وجود دارد، در تلفن همراه میتوانید مجموعه کارهای دیگری مثل کشیدن نوار لغزنده در یک برنامه ویرایش عکس را انجام دهید و در آنها چشمان خود را نه روی کنترل مورد نظر بلکه روی تغییرات اتفاق افتاده متمرکز میکنید. اوضاع در Vision Pro اینگونه نیست و «شما باید به چیزی نگاه کنید تا روی آن کلیک کنید و این بدان معنی است که شما دائماً توجه خود را از هر کاری که در حال انجام آن هستید دور میکنید تا به طور خاص به دکمهای که باید در ادامه فشرده شود نگاه کنید.»
نکته بعدی به دقت مورد نیاز برای کارکردن با این سیستم تعلق دارد که بهگفته Patal چندان مناسب این سیستم نیست: به نظر میرسد که visionOS برای سیستم ردیابی چشمی دقیقتری از آنچه که در واقعیت هست طراحی شده و بسیاری از کنترلها برای فراهم آوردن امکان چرخیدن و حرکت در سیستم کمی بیش از حد کوچک و اندکی نزدیک به هم ساخته شدهاند. در این سیستم «باید نگاه کنید، (سپس) مطمئن شوید که در حال نگاه کردن به همان چیزی هستید که میخواهید و سپس روی آن بزنید، در غیر این صورت ممکن است روی چیز اشتباهی کلیک کنید. گاهی اوقات سریعترین راه برای انتخاب آنچه میخواهید این است که به طور کامل از آن روی برگرداند و دوباره تلاش کنید.»
مشکل کنترل با چشم بهخصوص در حین استفاده از کیبورد شناور روی صفحهنمایش رخ میدهد که بهگفته Patal برای چیزی فراتر از وارد کردن رمز عبور وایفای ارزش استفاده ندارد و برای متنهای طولانیتر دیکته کردن متن یا استفاده از کیبورد بلوتوث انتخاب بهتریست. دوربینهای گوشی محدوده وسیعی از دستهای شما را دیده و حرکات آنها را تفسیر میکنند اما این موضوع در برخی موارد با استثنا همراه میشود مثلاً « اگر به پشتی صندلی تکیه دهید و بازوی خود را در کنار خود قرار دهید» یا « اگر پشت میز نشستهاید و دستهایتان روی پاهایتان است» یا « اگر در یک اتاق تاریک دراز کشیدهاید» ممکن است دوربینهای دستگاه قادر به تشخیص دستهای شما نباشند. از سمت دیگر نیز میتوان به قضیه نگریست چرا که سیستمی که دائماً در حال رصد دستهای شماست ممکن است ورودیهای تصادفی و اضافی متعددی را ثبت کند که در کارکرد آن مشکل ایجاد میکند.
پرسونای دیجیتالی
digital Persona یکی دیگر از جذابیتهای ویژن پرو روی کاغذ است که در آن در مراحل ستآپ اولیه ویژن پرو با استفاده از سنسورهای جای گرفته در بخش جلویی دستگاه و با بهکارگیری آنچه شبکه عصبی انکودر-دیکودر نامیده شده، یک شناسه دیجیتالی از چهره شما ساخته میشود که بهصورت طبیعی و دینامیک جایگزین چهره شما در تماس تصویری خواهد شد و حتی حرکات دست شما را نیز بازسازی خواهد کرد. این قابلیت که هنوز در مرحله بتا قرار دارد نیز از نگاه سردبیر Verge در عمل چندان فوق نیست؛ Patal به نقلقولی از یوتوبر معروف Marques Brownlee اشاره میکند که وی دیجیتال پرسوناها را هم واقعاً تأثیرگذار و هم واقعاً بد توصیف کرده است. اپل البته در طی چند روز گذشته آپدیتی را برای بهبود این شخصیتهای دیجیتالی ارائه کرده که بهگفته اکثر صاحبنظران در بهبود کیفیت آنها موثر بوده است.
برداشت عکس و ویدئو
با اینکه گرفتن عکس و ویدئو با ویژن پرو یکی از کارکردهای کاملاً جانبی آنهاست اما کیفیت اجرای این قابلیت نیز در بررسی The Verge گنجانده شده است. فشردن دکمه شاتر در ویژن پرو عکسی با وضوح 2560×2560 پیکسل (یا 6.5 مگاپیکسل) ایجاد میکند که بهگفته سردبیر Verge همواره به دوربین سمت چپ که طبق دادههای EXIF لنزی 18 میلیمتری با f/2.0 را در مقابل خود دارد تعلق دارد. کیفیت این عکسها چندان بالا نیست تا جاییکه Patal آنها را مشابه عکسهای گرفته شده با سنسور کوچک دوربینی که برای فیلمبرداری بهینه شده و در یک کلام «بسیار بد» توصیف میکند.
ویدئوهای این محصول در وضوح 2200×2200 پیکسل با 30 فریم در ثانیه برداشت میشوند که «کمی بهتر از عکسها» بهنظر میرسند « اما هنوز هم فشردهسازی وحشتناکی وجود دارد و اگر برحسب اتفاق آنها را در هر چیزی به جز Vision Pro تماشا کنید، با حرکت دوربین متوجه اعوجاج بشکهای (barrel distortion) خواهید شد.» Patel تصویربرداری با ویژن پرو از افراد خانواده را «کاملاً مضحک» توصیف میکند چرا که با درصد احتمال بالایی اکثر خریداران ویژن پرو دارای آیفونهایی هستند که میتوانند از آنها برای گرفتن ویدئوهای فوقالعاده استفاده کنند. در این میان « گرفتن ویدئوهای فضایی در آیفون 15 پرو مکس و تماشای آنها به صورت سه بعدی در ویژن پرو» گزینه جذابی توصیف شده که با وجود زنده کردن یک خاطره امکان اشتراکگذاری آن نیست و «شما درون هدست تنها هستید.» یک نکته منفی در این میان محدود بودن وضوح ویدئوهای فضایی در آیفون به 1080p/30fps است و نمیتوان با حداکثر وضوح یعنی 4K این ویدئوها را برداشت کرد.
اسپیکرها
نشتی بلندگوها بسیار زیاد است بنابراین همه اطرافیان شما میتوانند صدایی که در حال گوش دادن به آن هستید را بشنوند، مگر اینکه از هدفون استفاده کنید. میتوانید از هر هدفون بلوتوثی که میخواهید استفاده کنید، اما اگر از جدیدترین AirPods Pro استفاده کنید، بعضی ویژگیهای اضافی مانند تأخیر کمتر، صدای 48 کیلوهرتز lossless و سیستم Adaptive Audio اپل را نیز دریافت خواهید کرد.
سیستمعامل visionOS
سیستمعامل visionOS بهگفته اپل براساس iPadOS با ایجاد مجموعهای از سفارشیسازیها در زمینههای دیداری و کاهش تأخیر طراحی شده که از نگاه Patal شروع فوقالعادهای را برای اپل با مجموعهای از اپلیکیشنهای بالغ و کاربردی iPad OS رقم زده است. (مقایسه کنید با چندین سال زمان برای ایجاد ویژگیهای سیستمعامل Quest OS مبتنی بر اندروید متا و پر کردن فروشگاه این سیستمعامل با اپلیکیشنهایی که هنوز اکثر آنها بازی هستند) سردبیر Verge در این بخش بار دیگر به شوخی ابتدایی خود در مورد توصیف ویژن پرو بهعنوان یک آیپد برای صورت شما بازگشته و این توصیف را در بخش نرمافزاری نیز نسبتاً درست میداند؛ جاییکه بسیاری از اپلیکیشنهای ویژن پرو مثل اپهای آیپد عمل میکنند و روی صفحه هوم نیز فولدری با عنوان برنامههای سازگار دیده میشود که مملو از برنامههای واقعی iPad است.
Patal در ادامه میافزاید: «قضاوت درباره اکوسیستم اپلیکیشن برای محصولی که بهتازگی عرضه شده، سخت است، اما من در این مرحله برای قضاوت در مورد اکوسیستم اپلیکیشن آیپد کاملاً احساس راحتی میکنم. شما میتوانید هر تعداد اپلیکیشن که میخواهید را باز کنید و آنها را در هر جایی که میخواهید قرار دهید. میتوانید پنجره [برنامهها] را در آشپزخانه باز کنید، از آنها دور شوید و چندتای دیگر را در اتاق نشیمن باز کنید و سپس به آشپزخانه برگردید تا تمام پنجرههای قدیمیتان را بیابید. متأسفانه، visionOS هیچ قابلیتی برای اشتراکگذاری این پنجرهها… با دیگران را ندارد: دو نفر در هدستهای Vision Pro که در یک اتاق نشستهاند، نمیتوانند به طور همزمان چیزهای مشابهی را که در فضا شناور هستند ببینند.»
تجربه استفاده از کامپیوتر مک در کنار ویژن پرو
یکی از جذابیتهای خرید ویژن پرو برای برخی از کاربران دسترسی به نمایشگرهای غولآسا حین کار با کامپیوترهای مک شرکت اپل است این ایده بهگفته Patel نکات مثبت و منفی همزمانی را در بر دارد: «خبر خوب این است که اشتراکگذاری صفحهنمایش مک واقعاً خوب عمل میکند و ترفندهای اکوسیستم اپل مانند Handoff و Continuity در این زمینه جادوی خالص هستند. میتوانید روی مک خود کپی کنید و در visionOS پیست کنید و این کار بهخوبی انجام میشود. می توانید صفحهنمایش مک خود را در visionOS باز کنید و ماوس را از روی صفحه drag کنید و ناگهان صفحه کلید و ترک پد مک شما برنامه های visionOS را کنترل میکنند» اما همهچیز نیز در این بخش مثبت نیست و بهعنوان اولین نکته منفی باید به این موضوع اشاره کرد که در یک لحظه تنها میتوانید یک صفحهنمایش مک در visionOS در اختیار داشته باشید و نمیتوان چندین مانیتور مک را در فضا شناور کرد!
اپل در طی سالیان گذشته همواره بر مبحث AR یا واقعیت افزوده تأکید فراوانی داشته اما عجیب آنکه بهگفته Verge در visionOS و البته خود Vision Pro اثر چندانی از AR واقعی (تعامل واقعی بین اشیاء فیزیکی در فضای شما و اشیاء دیجیتال) دیده نمیشود. سردبیر Verge تنها به سه گزینه AR در Vision Pro اشاره میکند که برای محصولی در این سطح اندکی عجیب بهنظر میرسد. اولین موقعیت AR هنگامیست که به کامپیوتر مک خود نگاه میکنید و ویژن پرو «بعضی اوقات» یک دکمه connect display برای اشتراکگذاری صفحه را بالای آن نشان میدهد. موقعیت دوم در حالی رخ میدهد که در حال تایپ با یک صفحهکلید بلوتوثی هستید و به انگشتان خود نگاه میکنید در این حالت یک متن کوچک بالای صفحهکلید بهعنوان پیشنمایشی از متن در حال تایپ شما ظاهر میشود. گزینه سوم نیز در بازی Super Fruit Ninja رخ میدهد که امکان پرتاب یک توتفرنگی را بهسمت خوکی که دورتادور صفحه شما در حال دویدن است فراهم میکند.
تجربه تماشای فیلم
تماشای فیلم در Vision Pro بسیار سرگرم کننده است، به خصوص در سالن سینمای مجازی فراگیر Apple TV که به شما امکان انتخاب محل نشستن داده میشود؛ تماشای فیلم در یکی از محیطهای مجازی اپل مانند Mount Hood (کوهی در شمال اورگن) و مشاهده انعکاس رنگها از صفحه نمایش روی مناظر کاملاً جالبتوجه است. از طرف دیگر از آنجایی که Vision Pro تصاویر جداگانهای را برای هر چشم ارسال میکند، تماشای فیلمهای سهبعدی واقعی از این طریق قابل انجام است.
Nilay Patel در بخش نتیجهگیری این بررسی اینگونه آورده است: Vision Pro یک محصول خیره کننده است. این محصول گونهای از دستگاههای نسل اولیست که واقعاً فقط اپل میتواند بسازد، از نمایشگر فوقالعاده و مهندسی گذر دادن ویدئو (passthrough)، تا استفاده از کل اکوسیستم برای تجربه یکپارچهای تا این اندازه کارآمد تا حتی وادار کردن همه به نادیده گرفتن کل وضعیت باتری اکسترنال دستگاه. بخشی از من بر این باور است Vision Pro فقط به این دلیل وجود دارد که اپل بسیار توانا، سرشار از استعدادها و منابعیست که این شرکت را برای برپا ساختن یک چالش، قادر به مهندسی کردن سختترین مشکلاتی کرده که میتوان به آنها فکر کرد.
نتیجهگیری
Patal با ستایش از ایدههای متعدد اجرا شده در ویژن پرو (که برخی از شرکتها حتی قادر به ارائه آنها هم نیستند چه برسد به اینکه آغازگر آن باشند) به موضوع عجیبی اشاره میکند که شاید در نگاه اول چندان بهچشم نیاید: «اما نکته تکان دهنده این است که اپل شاید به طور ناخواسته بر بنبست بودن [مسیر] برخی از این ایدههای اصلی صحه گذاشته باشد – اینکه اجرای آنها هرگز نمیتواند تا اندازهای خوب و بینقص باشد تا به جریان اصلی تبدیل شوند.» ویژن پرو بهترین هدست گذر ویدئویی (video passthrough headset) ساخته شده تا به امروز است اما مشکلات و نقاط ضعف این محصول شاید به آن معناست که ایده گذر ویدئوییِ واقعیت ترکیبیِ مبتنی بر دوربین راه به جایی نمیبرد. ویژن پرو بهترین محصول در دنبال کردن (tracking) دست و چشم است اما در عین حال بر این موضوع تأکید میکند که موس، کیبورد و صفحهنمایش لمسی برای سالهای آینده همچنان بدون رقیب باقی خواهند ماند. فناوریهای متعددی در این محصول وجود دارند که هنگامی که درست کار میکنند شبیه جادو بهنظر میرسند اما وقتی کاری از پیش نمیبرند شما را کاملاً ناامید میکنند.
The New York Times
Brian X. Chen نویسنده رسانه نیویورک تایمز در عنوان مطلب بررسی ویژن پرو این هدست اپل را فاقد برق و لعاب (Polish) و هدف (Purpose) معرفی کرده و در گام نخست به قیمت آن پرداخته است: «ویژن پرو با موارد اضافی که بسیاری از افراد خواستار آنها هستند شامل کیس نگهدارنده 200 دلاری، ایرپادز 180 دلاری و لنزهای طبی 100 دلاری برای افرادی که عینک میزنند بسیار بیشتر از 3,500 دلار قیمت دارد و بعد از آنکه از این هدست برای نزدیک به 5 روز استفاده کردم متقاعد نشدم که افراد ارزش زیادی از آن بهدست بیاورند.»
این دستگاه نسبت به محصولات نسل اول اپل که قبلاً استفاده میکردم، جلا و زرق و برق کمتری دارد. برای انجام کار بهتر از یک کامپیوتر نیست و بازیهایی که تاکنون امتحان کردهام نیز سرگرمکننده نبودند و از این رو توصیه کردن آنها دشوار میشود. این هدست در انجام یکی از وعدههای خود یعنی پخش ویدئو فوقالعاده است اعم از ویدئوهای عادی با کیفیت و ویدئوهایی که با همین محصول بهصورت سهبعدی برداشت شدهاند ویدئوهای سهبعدی ویژن پرو به شما امکان غوطهوری در خاطرات را میدهد که همزمان هم غیرطبیعی و وهم آور و هم جالبتوجه است. ویژن پرو اما نسبت به سایر هدستها رابط کاربری برتر، کیفیت تصویر بهتر، برنامههای بیشتر و قدرت محاسباتی بالاتری دارد. اما کمی سنگینتر از هدستهای ارزانتر کوئست متا است و به یک باتری خارجی متصل میشود که تنها دو ساعت دوام میآورد.
X. Chen ظاهر ویژن پرو را با یک عینک اسکی مقایسه میکند و از مضحک بودن ظاهر افراد با پوشیدن این محصول سخن میگوید حتی با اینکه اپل آن را طراحی کرده است. این نویسنده نیویورک تایمز البته در عین حال بر ظاهر بهتر این محصول نسبت به نمونههای پیشین این کلاس تأکید دارد.
ویژن پرو از نگاه X. Chen با یک رابط سهبعدی فراگیر که برای کاربران آیفون و دیگر گوشیهای هوشمند آشناست و کاربران میتوانند با چشمها و دستهای خود آن را کنترل کنند مایلها جلوتر از دیگر هدستهاییست که وی آزمایش کرده است. از نظر این تحلیلگر نیز قرار دادن ویژن پرو روی چشم حتی با چرخاندن دکمه Digital Crown و دیدن واقعیت فیزیکی باز حس انزوا یا جدا بودن از محیط (isolated) را به فرد منتقل میکند و بریده شدن بخشی از حاشیه دید جلوهای مشابه دوربین دو چشمی را ایجاد کرده است. نویسنده نیویورک تایمز در حین استفاده از این هدست به چهارپایهای در مسیر برخورد کرده و این توصیه اپل را ذکر کرده که به کاربران توصیه شده تا در زمان پوشیدن ویژن پرو موانع را از سر راه بردارند. Chen تجربه دیگری را از استفاده از دستگاه در محیط آشپزخانه برای پخت پیتزا شرح میدهد که به حالت تهوع نویسنده منجر شده و مجبور به برداشتن هدست شده است. استفاده از ویژن پرو بهگفته نویسنده در حالت نشسته بسیار راحت است و اپل نیز برای کاهش تهوع همین توصیه را میکند.
X. Chen در مورد تجربه استفاده از ویژن پرو در حین کار میگوید: «هنگام استفاده از هدست برای کار، میتوانید خود را با چندین برنامه شناور احاطه کنید – برای مثال صفحهگسترده (spreadsheet) شما میتواند در مرکز باشد، یک برنامه یادداشت در سمت راست و یک مرورگر در سمت چپ شما.» این وضعیت اما بهگفته Chen چندان با دوام نیست و بهگفته وی «نمیتوانستم بیش از 15 دقیقه با یک برنامه یادداشت، مرورگر و برنامه مایکروسافت ورد کار کنم بدون اینکه احساس تهوع پیدا نکنم» Chen نیز تایپ کردن با صفحه کلید شناور ویژن پرو را یکی از نکات منفی این رابط کاربری میداند که شما را مجبور میکند هر بار تنها یک کلید را بزنید: «من قصد داشتم تا این بررسی را با هدست بنویسم [اما کار بهقدری بهکندی پیش رفت] که متوجه شدم [با این سرعت تایپ] به ضربالعجل نوشتن مطلب نمیرسم» البته گزینه ای برای اتصال یک صفحه کلید فیزیکی وجود دارد، اما در آن مرحله ترجیح من استفاده از لپتاپیست که وزن اضافهای را بهصورتم تحمیل نمیکند.
مقاله نیویورک تایمز طبق معمول به تجربه استفاده از ویژن پرو در کنار کامپیوتر مک نیز پرداخته است: «ویژن پرو همچنین میتواند با کامپیوترهای مک نیز کار کند؛ جاییکه میتوانید صفحهنمایش مک را به عنوان یک پنجره مجازی قابل بزرگ شدن به هدست منتقل کنید. در آزمایشهای من، یک تاخیر ثابت وجود داشت – هر فشار دادن کلید کسری از ثانیه طول میکشید تا به صورت مجازی ثبت شود، و کرسر ماوس به آرامی حرکت میکرد. من همچنین به طور غریزی می خواستم مک را با فرایند Pinch کنترل کنم، که دستگاه برای این مورد تنظیم نشده بود.»
Chen ویژن پرو را در زمینه تماس ویدئویی نیز پایینتر از یک لپتاپ مجهز به دوربین توصیف میکند: « این هدست از دوربینهای خود برای گرفتن عکسهایی از صورت شما استفاده میکند که برای تشکیل یک آواتار سهبعدی به نام Persona درکنار هم قرار میگیرند و اپل به دلیل ناتمام بودن این ویژگی، آن را «بتا» نامیده است. پرسوناها به قدری متزلزل و سطح پاییناند که مردم از استفاده از آنها در تماس کاری خجالت خواهند کشید.»
در این بررسی نیز بار دیگر از پخش ویدئو بهعنوان ستاره طلایی ویژن پرو یاد شده و در توصیف آن آمده است: «ویدئو جاییست که Vision Pro میدرخشد. وقتی فیلمها را از طریق برنامههایی مانند +Disney و Max پخش میکنید، میتوانید گوشهای از یک ویدئو را فشار داده و آن را بکشید تا آن را به یک تلویزیون با وضوح بالا بزرگ کنید. تصویر بسیار روشنتر و واضحتر از کیفیت محصولات Quest متا بهنظر میرسد کیفیت صدا در هدست اپل عالی است، اما صدای بلندگوها بالاست و بنابراین اگر میخواهید از آنها در مکانهای عمومی استفاده کنید، به AirPods نیاز خواهید داشت.»
عمر باتری 2 ساعته ویژن پرو از نگاه Chen برای پخش اکثر فیلمهای بلند چندان زیاد نیست اما این نویسنده نیویورک تایمز این موضوع را چندان با اهمیت تلقی نمیکند «زیرا نمی توانستم برای بیش از 20 تا 30 دقیقه و قبل از آنکه نیاز به استراحت دادن به چشم و گردنم از این هدست سنگین نداشته باشم فیلمها را تماشا کنم.» البته شرایطی نیز وجود دارد که استفاده از یک هدست بهعنوان یک تلویزیون شخصی مفید است که از آن جمله می توان به یک آپارتمان کوچک یا روی صندلی هواپیما اشاره کرد.
Brian X. Chen در پایان این بررسی و در بخش نتیجهگیری اینگونه آورده است:«ویژن پرو شروعکننده چیزی [جدید] است [اما] چه چیزی، مطمئن نیستم.» ویژن پرو اما در وضعیت فعلی یک محصول چشمگیر اما ناقص نسل اولی با مشکلات و مصالحههای بزرگ (big tradeoffs) است. این محصول بهجز اینکه یک تلویزیون فانتزی شخصیست فاقد هدف است. قابل توجهترین نکته برای من در مورد این کامپیوتر گرانقیمت، دشواری اشتراک هدست با دیگران است. ویژن پرو گزینهای تحت عنوان حالت مهمان را ارائه میکند اما قابلیت ساخت پروفایل جداگانه برای اعضای مختلف خانواده که هریک اپلیکیشنها و ویدئوهای خود را بارگذاری کنند وجود ندارد.
بنابراین ویژن پرو کامپیوتریست برای استفاده شخصی افراد است که در زمانهای عرضه شده که پس از سالها تنهایی و ماسک (اشاره به پاندمی) بهدنبال رابطه مجدد با دیگران هستیم. این میتواند بزرگترین نقطه کور ویژن پرو باشد.
CNBC
Todd Haselton در مقالهای در CNBC با عنوان «این آینده محاسبات و سرگرمیست» با نگاهی هیجانانگیزتر و مثبتتر از دو مقاله قبلی به اپل ویژن پرو پرداخته است: « Vision Pro گونه تازهای از تجربه را ارائه میدهد که اپل آن را محاسبات فضایی مینامد. شما در حالیکه در دنیای خود نشستهاید به دنیای دیجیتال نگاه میکنید و سپس بهیکباره برنامههای مختلف را در اطراف خود قرار میدهید. میتوانید کار کنید، بازی کنید، فیلم تماشا کنید یا وبگردی کنید. این یک نوع کاملاً جدید از محاسبات است که دنیای کاملاً جدیدی از تجربیات را ارائه می دهد. انگار آینده است.» این هدست بهگفته Haselton با استفاده از شیشه، صفحهنمایش و فلزات درجه یک از کیفیت ساخت فوقالعادهای برخوردار بوده و پوشیدن آن راحت است.
Haselton تجربیات خود از کار کردن با ویژن پرو را به دو دسته نکات مثبت و منفی تقسیم کرده که در ابتدا به نکات مثبت آن میپردازیم: اولین نکته به صفحهنمایشهای دستگاه تعلق دارد که از نگاه این نویسنده CNBC «بسیار واضح و رنگارنگ» بوده و با فناوری گذر یا passthrough به شما اجازه دید دنیای اطراف را میدهد. این نمایشگر افکت screendoor که «در هدستهای ارزانتر مثل کوئست 3 متا معمول است» و در آن میتوانید پیکسلها را هنگام نگاه کردن به صفحهنمایش ببینید برطرف میکند. بهراحتی میتوان متن را در یک وبسایت یا یک کتاب در Vision Pro خواند «و میتوانستم فیلمها را، از جمله به صورت سهبعدی، روی صفحههایی بزرگتر و زیباتر از هر تلویزیونی در خانهام تماشا کنم.»
مقاله CNBC به دقت بالای ویژن پرو در کنترل و انتخاب محتوا با کمک انگشتهای شست و اشاره پرداخته و عملکرد دکمه دیجیتال کراون برای تغییر صدا یا تعیین میزان غوطهوری در محتوای دیجیتال را ستوده است. تجربه گردش در محیط نرمافزاری این دستگاه نیز از نگاه این نویسنده CNBC شایسته تقدیر است: «در طول مدتی که با Vision Pro کار کردم، با هیچ کاهش سرعتی مواجه نشدم [که] بخشی از آن به دلیل نحوه ارائه محتوا توسط اپل است. از نظر فنی فقط مناطقی از صفحه را که روی آن تمرکز میکنید واضح میکند و سایر قسمتها را تار و blur باقی میگذارد.»
Haselton در مورد فیستایم یا تماس ویدئویی از کارکرد خوب و قابل قبول این قسمت صحبت میکند اما این بار نیز در مبحث پرسونای دیجیتالی به اظهارات دو مقاله قبلی نزدیک میشود: « FaceTime به خوبی کار میکند. یک ویدئو واضح از شخصی که با او تماس میگیرید را روی صفحهای که در مقابل خود دارید میبینید. اما آنها شما را نمی بینند. یا خود واقعی شما را نمیبینند [و در عوض] ورژن سهبعدی رندر شدهای از شما نام digital Persona را مشاهده میکنند [که] هنوز در نسخه بتا است و پرسونای من بسیار به ورژن بسیار پیرتری از من شباهت داشت. همکارم فکر میکرد من شبیه یک مرد 80 ساله هستم [و] همسرم [به آن] خندید.» یک جنبه مثبت این پرسونای دیجیتالی بهگفته Haselton انسانیتر بودن آن در مقایسه با تصویر کارتونی دیگر هدستهاست.
کیفیت صدا و اسپیکرهای دستگاه عالیست و بهعنوان یک نکته کاملاً جالب اگر روی خود را از فیلمی که در مقابل شماست برگردانید صدا سرجای خود و در همان مکان باقی میماند درست مثل اینکه در حال مشاهده یک تلویزیون واقعی باشید. به نشتی صدا در اینجا نیز اشاره شده و استفاده از AirPods برای محیطهای عمومی در این مطلب نیز توصیه شده است.
Haselton در سمت نکات منفی در ابتدا به سمت بخش نرمافزاری ویژن پرو رفته و کمبود برنامهها و بازیها، لزوم جستوجوی تک به تک اپلیکیشنهای آیفون و آیپد، نبود اپلیکیشنهای اسپاتیفای و نتفلیکس (البته در حال حاضر) و در دسترس نبودن هیچیک از برنامههای گوگل از جمله YouTube TV (قابل دسترس از طریق مرورگر) را بهعنوان نکات منفی ذکر کرده است. سرعت پایین در تایپ کردن با صفحه کلید شناور مشکل مشترک دیگریست که در این مطلب نیز به آن اشاره شده که با وجود پیشرفت کردن در طی زمان در سرعت تایپ، بهگفته Haselton هیچگاه بهپای سرعت تایپ در آیفون یا یک صفحهکلید واقعی نمیرسد. در بخش گزینههای منفی به پک باتری اکسترنال نیز اشاره شد که نویسنده با وجود اذغان به افزایش وزن، از آسانتر شدن کاربری دستگاه در صورت تعبیه شدن باتری درون بدنه سخن گفته است.
Todd Haselton در پایان در بخش نتیجهگیری این مطلب اینگونه آورده است: « اگر 3,500 دلار اضافی داشتم همین حالا Vision Pro را می خریدم. حتی برای جبران این هزینه حاضرم iPad Pro و MacBook Pro خود را نیز معامله کنم، زیرا این هدست بسیاری از همان قابلیتها را به من میدهد. اما این گزینه در دسترس نیست.» شما ویژن پرو را مطمئناً برای تماشای فیلمها دوست خواهید داشت. همچنین فکر میکنم بسیاری از مردم از خواندن اخبار و مرور وب در حالی که صفحه تلویزیون بزرگی را باز دارند و روی مبل دراز کشیدهاند، واقعاً لذت خواهند برد. برخی نیز ممکن است از آن برای کار کردن استفاده کنند؛ امریکه من انجام دادم و سرگرمکننده بود.
فرصت واقعی اپل در این حوزه زمانی محقق خواهد شد که راهی برای تولید انبوه Vision Pro با قیمتی نزدیک به 2,000 دلار یا کمتر پیدا کند. تا آن زمان، این هدست ممکن است همچنان یک محصول خاص برای افراد خاص (niche product) باقی بماند. اما این تجربه هر چیز دیگری را به چالش میکشاند. این هیجانانگیزترین محصول اپل در سالهای اخیر بوده و بهترین مثالیست که نشان میدهد است که این تعامل به روشی جدید برای محاسبه تبدیل خواهد شد.
منبع: http://www.مایفون مگ/news/view-5275-apple-vision-pro-in-medias.aspx
Updated: 2024-02-17 09:22:27
تحریریه مای فون مگ